فرهنگ یا ارشاد؛ داستان وزارتخانه ای که اطلاعات و آموزش، فرزندان آن هستند/ پرقدرت، پرمسئولیت و کم اختیار و کم بودجه و پرخاطرخواه/ وزرا که بودند و که شدند و حالا نوبت کیست؟
فرهنگ و ارشاد اسلامی، نام وزارتخانه ای است که مسئولیت زیاد و اختیارات کمی دارد و شواهد می گوید قدرتش در حال کاسته شدن است.
به گزارش خبر فوری ، وزارت فرهنگ از 82 سال پیش که نخستین وزیر خود را شناخت، بارها نام و حیطه کارش تغییر کرده. از سال 1318 نامش فرهنگ بوده اما در سال 1343 به سه بخش تقسیم شده که یکی از آنها وزارت اطلاعات است. وزارتخانههای «فرهنگ و هنر» و «آموزش و پرورش» دو قسمت دیگری هستند که از دل وزارت فرهنگ متولد شدند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از ادغام دو وزارتخانهی «فرهنگ و هنر» و «برخی ارگانهای وزارت علوم و آموزش عالی» تشکیل شد و در 7 خرداد 1358 به «وزارت ارشاد ملی» تغییر نام داد. یک سال بعد باز هم نام این وزارتخانه عوض شد؛ این بار «اسلامی» جایگزین «ملی» و به این ترتیب بر سر در وزارتخانه نوشتند: «وزارت ارشاد اسلامی».
در نهایت در تاریخ 12 اسفند 1365 به موجب قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نام وزارت ارشاد اسلامی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر یافت.
گستره بزرگ مسئولیتها
به موجب قانونی که ذکر شد، مسئولیتهای گسترده و سنگینی بر دوش وزارت فرهنگ و ارشاد قرار گرفت. رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی، آگاهی جهانیان نسبت به مبانی و مظاهر و اهداف انقلاب اسلامی، فراهم آمدن زمینههای وحدت میان مسلمین و رواج فرهنگ و هنر اسلامی از جمله آنهاست. دادن مجوز برای انجام فعالیتهای هنری، فرهنگی یا رسانه ای نیز به این وزراتخانه واگذار شد که شاید تنها بخش قدرتمند وزارتخانه بوده باشد.
این وزارتخانه موظف شد بر فعالیت خارجیان مقیم ایران و همچنین اقلیتهای دینی و مذهبی نظارت کند و اطلاع رسانی فعالیتهای دستگاههای دولتی و نهادهای انقلابی را نیز بر عهده گرفت و بر این اساس، خبرگزاری ایرنا همچنان تحت مالکیت این وزارتخانه فعالیت می کند. ایرانگردی و جهانگردی نیز در آن زمان بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت و حالا خودش یک وزارتخانه مستقل دارد.
شروع انقلابی با میناچی و ادامه انقلابیتر با دوزدوزانی و معادیخواه
اسماعیل مرآت، اولین وزیر فرهنگ بود. او در سال 1318 وزیر شد. وزرای متعددی از آن زمان تا انقلاب به این وزارتخانه رفتند که مهرداد پهلبد، کمال حبیب اللهی و محسن فروغی آخرین آنها بودند. بعد از انقلاب از ششم تا 17 اسفند پرویز ورجاوند، کفیل وزارتخانه شد و پس از او، ناصر میناچی، از یاران و همراهان علی شریعتی و از مؤسسان حسینیه ارشاد اولین فردی بود که در شورای انقلاب، مسوولیت وزارت ارشاد را برعهده گرفت و در دولت موقت مهدی بازرگان به عنوان وزیر تبلیغات و جهانگردی کارش را ادامه داد. او تا پایان عمر، مدیریت حسینیه ارشاد را برعهده داشت.
پس از میناچی، عباس دوزدوزانی از پایهگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در دولت موقت مهدی بازرگان و کابینه محمد علی رجایی(در زمان ریاست جمهوری بنی صدر)، وزیر ارشاد بود. دوزدوزانی، پس از آن سه دوره نماینده مجلس، معاون وزیر علوم (معین) و مشاور رئیس جمهور (خاتمی) شد.
عبدالمجید معادیخواه که در سالهای نخست پس از انقلاب اسلامی، قاضی شرع دادگاه انقلاب بود در کابینه محمدجواد باهنر و پس از آن محمدرضا مهدوی کنی (شهریور تا آبان 60) عهده دار وزارت ارشاد اسلامی بود که تا زمان برکناریاش در سال اول دولت میرحسین موسوی در این پست حضور داشت.
وزارتخانه رئیس قوه ساز
سپس نوبت به سید محمد خاتمی رسید. او که سرپرستی مؤسسه مطبوعاتی «کیهان» را برعهده داشت در سال 61 به عنوان وزیر ارشاد اسلامی انتخاب شد و تا سال 70 (دولتهاشمی رفسنجانی) طولانی ترین حضور را در این وزارتخانه داشت که با استعفا، جایش را به وزیر بعدی داد. خاتمی شش سال بعد رئیس جمهور شد.
علی اردشیر لاریجانی که مسوولیت جانشینی ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده داشت به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط هاشمی رفسنجانی به مجلس معرفی شد و رای اعتماد گرفت و تا بهمن ۷۲ در این وزارتخانه حضور داشت. لاریجانی بعدها طولانی ترین حضور در ریاست مجلس را تجربه کرد.
مصطفی میرسلیم، مشاور رئیس جمهور در امور تحقیقات، در دولت دوم هاشمی رفسنجانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و تا پایان دوره حضور داشت. او پیش تر نخست وزیر پیشنهادی بنی صدر بود که از مجلس رای اعتماد نگرفت و اکنون عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
داستان وزیر جنجالی و "روزنامه های زنجیره ای"
سید عطاء الله مهاجرانی جنجالی ترین وزیر فرهنگ بود. او که در سابقهاش هم درخواست اعدام برای قطبزاده و بازرگان و هم درخواست مذاکره مستقیم با آمریکا (در سال 69) را داشت و معاون پارلمانی هاشمی بود، در سال 76 در دولت اول سید محمد خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد اما پس از تقریبا سه سال با استعفا کنار رفت. پیش از استعفا، استیضاح هم شد اما به عنوان وزیر باقی ماند. حضور او با توسعه مطبوعات همراه شد و روزنامههای عمدتا اصلاح طلب متنوعی، متولد شدند که تلاش داشتند جامعه مدنی بسازند و برای آنها از عبارت "روزنامههای زنجیرهای" استفاده شد. در سال 83، حاشیه، زندگی شخصی و سیاسی مهاجرانی را فراگرفت. یک زن مدعی شد که همسر صیغه ای اوست و شکایت کرد و حتی مهاجرانی برای 4 روز بازداشت شد. این داستان هیچوقت اثبات نشد اما پس از آن، این چهره سیاسی پرحاشیه، ایران را ترک کرد و به لندن رفت و تاکنون بازنگشته است.
احمد مسجد جامعی، که قائم مقام مهاجرانی در وزارتخانه بود، در سال 79 با گرفتن رای اعتماد از مجلس، مسوول وزارت ارشاد شد و تا پایان دوره دوم خاتمی حضور داشت. او زیست سیاسی خود را در شورای شهر تهران ادامه داد و تا ریاست آن پیش رفت.
ورق برگشت
وزیر فرهنگ بعدی، هم رسانه ای بود و هم نظامی. محمدحسین صفار هرندی، مدیرمسئول و سردبیر کیهان و هم عضو رسمی سپاه پاسداران بود. در دوره او ممیزیها بیشتر شد. داستان معاون اول شدن چند روزه مشایی علیرغم مخالفت رهبری، باعث شد او چند روز زودتر کابینه نهم را ترک کند. صفار هرندی اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
انحلال خانه سینما
وزیر بعدی سید محمد حسینی بود. دوران وزارت او همزمان با دولت دهم (92-88) برای روزنامه نگاران و سینماگران چندان آسان نگذشت. روزنامههای متعددی توبیخ یا توقیف شدند و او در سال آخر، خانه سینما را منحل کرد. محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی او بود اما مطبوعاتیها به او علاقه ای نداشتند و ۹ لغو امتیاز، ۱۵ توقیف و ۶۱ تذکر کتبی برای مطبوعات حاصل معاونت 13 ماهه اوست. سابقه فرهنگی حسینی بیشتر در حوزه آموزش بود و اکنون نیز رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی است.
پسر بد پدر و باز هم وزیر جنجالی
با رفتن حسینی و ورود پسر آیت الله جنتی به ساختمان خیابان کمال الملک در سال 92، باز هم ورق برای اهالی فرهنگ برگشت. علی جنتی در دیدگاه و عمل شباهت چندانی به پدرش ندارد. در سالهای ابتدایی، فضا بازتر شد، تئاترها رونق گرفت. فشار کمتری بر مطبوعات بود و یک فیلم سینمایی توقیف شده (قصهها) اجازه پخش گرفت. کنسرتهای رونق گرفتند و مجوزهای متعددی برای کنسرت خوانندههای زن برای اجرای برابر زنان صادر شد. علی جنتی حتی یک بار گفت که در شرایطی تک خوانی زنان ایرادی ندارد. این شرایط سه سال بیشتر طول نکشید و وقتی پای کنسرتی به قم کشیده شد، جنتی استعفا داده شد. جنتی پیش از وزارتش سمتهای زیادی داشت، سفیر ایران در کویت بود، استاندار خراسان، استاندار خوزستان و معاون سیاسی وزیر کشور اما پس از استعفایش سمت مهمی قسمتش نشد.
وزیر ورزشی
در آبان 95 سیدرضا صالحی امیری از مجلس رای اعتماد گرفت. خواستگاه صالحی امیری وزارت اطلاعات است و در حوزههای مختلف سمت گرفته است. از کتابخانه ملی گرفته تا وزارت ورزش و وزارت فرهنگ تا معاونت در شهرداری تهران و اکنون نیز رئیس کمیته المپیک ایران است. حضور او در وزارت فرهنگ به سال نکشید. او در روزهای پایانی وزارتش نامه ای به علی عسگری داد و از او خواست ربنای شجریان از تلویزیون پخش شود.
سید عباس صالحی وزیر کنونی است. او از ابتدای دولت دوازدهم در کابینه حضور دارد. او در فاصله استعفای جنتی تا رای اعتماد صالحی امیری نیز سرپرست وزارتخانه بود. صالحی که در حوزه تحصیل کرده، بالاترین سمتش پیش از وزارت، معاون وزیر بوده، او معاون فرهنگی وزارت فرهنگ بود. خودش هم یک سایت را تاسیس کرده؛ دین آنلاین. در دوران او پیشنهاد تحریم جشنواره فجر مطرح شد اما هنرمند پیشنهاددهنده به زندان رفت و جشنواره برگزار شد. صالحی تلاش کرده این وزراتخانه را کم حاشیه اداره کند و مثلا مراسم تدفین شجریان در مشهد با حداقل حاشیه برگزار شد. شیوع کرونا و لغو رویدادهای فرنگی به کم حاشیه شدن این دوره کمک کرد اما ظاهرا او هم کم حاشیه است و هم کم قدرت.
قدرت گرفتن ساترا
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر یا ساترا از سال 95 در زیر مجموعه صداوسیما آغاز به کار کرد. ساترا بنا دارد مجوزهای صوت و تصویر را در اختیار خود بگیرد. در دیماه 98 ابراهیم رئیسی (رئیس وقت قوه قضاییه) در بخشنامهای اعلام کرد هر گونه فعالیت در زمینه «صوت و تصویر فراگیر» صرفاً در صورت اخذ مجوز از صداوسیما مجاز است. مجوزهای شبکه نمایش خانگی را ساترا می دهد و این سازمان حتی بنا دارد سایتهای خبری را مجبور کند برای تولیدات تصویری خود علاوه بر وزارت فرهنگ از ساترا نیز مجوز بگیرند.
نهادهای موازی
ساترا اولین نهاد موازی وزارت فرهنگ و ارشاد نیست. از قدیم یکی یکی نهاد موازی برای این وزارتخانه تشکیل شد. هر زمان معضل فرهنگی در کشور رخ می دهد، انگشتهای اتهام به سمت وزارت فرهنگ می رود اما این وزارتخانه تنها حدود 23درصد بودجه فرهنگی کشور را در اختیار دارد. سازمان تبلیغات، بنیادهای چهرههای فرهنگی یا انقلابی، حوزههای علمیه و... از جمله آنها هستند. در کنار اینها سالهاست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودجه قابل توجهی به فرهنگ اختصاص می دهد و رسانه دارد و فیلم می سازد.
سکاندار آینده فرهنگ
برای همین وزارتخانه کم اختیار و کم بودجه، متقاضیهای زیادی حضور دارند. از برخی وزرای قدیمی همچون محمد حسینی گرفته تا رئیس سابق صداوسیما یعنی عزت الله ضرغامی. محمد پرویزی (مدیرکل مطبوعات و امور خبرگزاریهای وزارت ارشاد در دوره صفار هرندی)، میثم نیلی (داماد رئیسی) و مجید شاه حسینی (دبیر دو دوره جشنواره فجر) و محمد مهدی اسماعیلی (دکترای علوم سیاسی) دیگر کسانی هستند که نامشان در میان رایزنیها شنیده می شود.
درباره سایر وزارتخانهها بخوانید:
دولت سیزدهم ورزش ایران را به کدامسو میبرد؟
روند سینوسی سازمان برنامه؛ از وزارت تا انحلال
وزارت کشور رئیسی به چه کسی می رسد؟ / تلاش جریانهای اصولگرا برای رسیدن به ساختمان فاطمی
سازمان انرژی اتمی ایران؛ ارگانی علمی، در تله سیاست
رئیسی و چالش مدیریت آب و برق در دولت سیزدهم/ گزینههای پیش روی رئیس جمهور برای وزارت نیرو را بشناسید
شعام و مصوبه های فرداستی و پنهانش
منبع: خبر فوری
18
آی گفتی .برای همین وزارتخانه کم اختیار و کم بودجه،البته با حجم کار زیاد و پاسخگو به همه جا
وزارت فرهنگ حیوانی و ارشاد جسمانی!