تراژدی گردنه بحرانی ایران ۲۰۲۱

آن روزها را به خوبی یاد دارم، به حتم هشت سال پیش، ملتی در انتظار بر کرسی نشاندن منتخبشان، شبانه روز را به هر وسیله‌ای که میتوانستند در استقبال از تدبیر و امید سر می‌کردند.

فرهیختگان، قلم خود را وقف به تصویر کشیدن عزت و اقتداری بودند که آن یازدهمین نفر به ارمغان خواهد آورد و اندیشمندان از هر رسانه‌ای در جهت نشان دادن طرح آن بهشتی استفاده می‌کردند که به قولی در پشت درب‌های بسته دیپلماسی، مارا انتظار می‌کشید.

روز شمار آغاز شد و تابستان داغ تدبیر و امید آغاز شد، به گونه‌ای یک دست، که با اطمینان تمام برای سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۴ در همان بدو ورود، چشم اندازهای طلایی و بزرگی را می‌نوشتند که آینده ایران را در جایگاه هژمونیک و آرمانی به صورت قدرتی که سخن‌ها برای گفتن دارد جلوه می‌داد.

اکنون آن کشتی در روزگاری پهلو گرفته‌ است که به قول اسماعیل اصفهان ی، شاعر فقید، دی بر سر هر مرده دو صد شیون بود، روز یکی نیست که بر صد گرید.

تنها دعای کودکانش خاموشی بر سر موعد مقرری است که شرکت برق ارائه می‌کند و از مرکز تا جنوبش مبتلا به تشنگی است.

درواقع، امروز ایران درحالی به موعد مقرر چشم اندازهای خود خواهد رسید، که نسبت به کشورهای هم سطح، هم‌سایه و هم‌رده، چند گام نیز عقب تر رفته است.

بگذارید با شما از کلید واژه بزنگاه یا گردنه مهم تاریخی بگویم، انسان‌ها در هرکجای زندگی خود، فرصت‌هایی به دست خواهند آورد تا خود را چند گام از آنچه حیات روزمره‌شان مجابشان می‌کمد پیش‌تر ببرند.

درمورد اهالی سیاست نیز، همانطور که با بحث وسیع‌تری روبرو هستند این فرصت‌ها، همان بزنگاه‌هایی است که یک سیاستمدار را قدرتمند یا ضعیف جلوه می‌دهد.

بعنوان مثال، این بزنگاه سیاسی در سال ۱۹۹۰ برای کشور روسیه به وقوع پیوست، هنگامی که روسیه دچار بحران‌ اقتصادی و در پی‌ آن دیگر بحران‌ها بود، ولادیمیر پوتین جوان، بعنوان ناجی روسیه ظاهر گردید و با کشورش کاری کرد، که مردم آن پس از سالها نمیتوانند روسیه فاقد پوتین را متصور شوند، این بزنگاه‌ تاریخی، از پوتین، قهرمانی ملی و محبوب ساخت که اکنون او در صدر جدول محبوب ترین و قدرتمند ترین سیاستمدار جهان است؛ چراکه صاحب ابزاری همچون افکار عمومی و اعتماد ملی است.

امروز، ایران با توجه به وقایع رخداده در بطن جامعه‌اش، در چنین بزنگاه تاریخی است، که می‌تواند صاحب یک ناجی با تفکری نو و متفاوت نسبت به سیاست باشد، اما اگر چنین نشود، احوال ناخوشایندی متوجه کشورمان خواهد بود.

چرا که این گردنه حیاتی تاریخی که ایران با آن مواجه است، از مخاطرات و بحران‌های زیست‌محیطی همچون بحران خشکسالی، خشک شدن منابع آبی، کنترل ناپذیری کووید-۱۹، تا بحران‌های اقتصادی سیاسی همچون بازار تحریم‌های گستروه علیه ایران را شامل می‌شود.

آن سیزدهمین نفر، هم با سیاست ورزی درست می‌تواند رویه متفاوتی نسبت به ایران داشته باشد، تا با حل مشکلات و مسائل اقتصادی، اعتماد عمومی متقابل را نسبت به دولت و سیاست در ایران بازگرداند هم با پی‌گیری سیاست‌های غلط پیشین می‌تواند صاحب کشوری با بحران‌هایی شدید تر ازجمله مسائل بنیادین نیز باشد.

66