یک تحلیلگر مسائل اجتماعی مطرح کرد
عدم محکومیت قتل دختر ۱۷ ساله اهوازی توسط اصولگرایان به معنی توافق با این جنایت است؟!/ نسبت اصلاح طلبان با قتل مامور پلیس چگونه است؟
یک تحلیلگر مسائل اجتماعی به واکنش اصلاح طلبان و اصولگرایان به دو جنایت خبرساز اخیر درباره قتل مامور پلیس و دختر 17 ساله اهوازی پرداخته است.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: کسانی که فیلم حمله به شهیدسروان رنجبر را دیده اند این پرسش برایشان پیش میآید که فرد حملهکننده چرا تسلیم نمیشود؟ یا اصلا چرا فرار نمیکند؟ چرا هیچ ترسی از شلیک گلوله علیه خود ندارد؟ و از این مهمتر چرا اقدام به قتل میکند؟ آیا نمیدانست که کشتن پلیس چه عوارضی دارد؟ و پلیس حتما او را دستگیر خواهد کرد؟
پاسخ به این پرسشها کلیدی است و ما را به فهم واقعیت جامعه خود آگاهتر میکند. در واقع مساله امروز منحصر به کشته شدن یک افسر پلیس نیست، بلکه مساله وجود چنین قاتلانی مهمتر است. آنان از کجا آمدهاند؟ چهار دهه تحت آموزش مستقیم نظام آموزشی و رسانهای رسمی کشور بودهاند و در یک محیط اقتصادی و اجتماعی خاصی زندگی میکنند، کارشان به جایی رسیده که اصولا درک و مسالهای به نام مرگ ندارند.
اگر وجه جنایتکارانه این عمل را کنار بگذاریم، یا باید بگوییم بیباک و متهور است که به پلیسی که اسلحه در دست دارد حمله میکند، یا باید بگوییم درکی از مرگ و زندگی ندارد یا فهمی از اقدامی که انجام میدهد، ندارد.
این یک قتل برنامهریزیشده و با هدف خاص و کوشش برای پنهان ماندن قتل نبوده است، از پیش معلوم است که چه سرنوشتی در انتظار قاتل است، پس تنها راهی که برای فهم ماجرا و رفتار او میماند این است که بگوییم هیچ رشتهای او را به زندگی اجتماعی و حتی فردی پیوند نمیدهد و تصور یا بهتر است بگوییم ترسی هم از مرگ ندارد. و این همان موجودی است که وجودش برای جامعه ما خطرناک است.
از این نظر همه ما در برابر شکلگیری و موجودیت چنین افرادی مسوول هستیم. او به تعبیری گرچه خشن و جنایتکار است، ولی همزمان قربانی و قابل ترحم نیز هست. چون زندگی او نیز نابود شده است. ما نمیتوانیم به راحتی وجود آنان را محکوم کرده و نادیده بگیریم و از خود سلب مسوولیت کنیم. اینها محصول سیاستهای اجتماعی و اقتصادی هستند، کینهورزی نسبت به آنان احتمالا مشکل را تشدید میکند، همچنان که تا به حال بارها گفته شده است که گرداندن آنان در خیابان و تحقیر آنان عوارض منفی دارد.
اینکه او را با پای شکسته و یک لا پیراهن در هوای آزاد بیاوریم و فرزند داغدار آن مرحوم گوش او را بکشد، هیچ چیزی از تلخی ماجرای رخداده کم نمیکند و اعتبار و اقتداری نیز تولید نخواهد کرد. کینه و نفرت و انتقام راهحل نیست و اینها متفاوت از مجازات قانونی است.
فراموش نکنیم که مرحوم رنجبر اکنون به این علت شهید شده که همدردی مردم را جلب کرده است چرا که به هر دلیلی نتوانسته شلیکی کند که حق یا وظیفه او بوده است! همین یک نکته برای فهم ماجرا کافی است.
نگاهی به وضعیت آموزش و تجهیزات پلیسهای در صحنه نشان میدهد که ماجرا ریشههای عمیقتری دارد. هنگامی که یک دهه رشد اقتصادی نداشته باشیم، امکانات و حقوق پلیس نیز یک دهه توقف کرده و حتی عقب رفته است، درحالیکه مجرمین بیشتر شدهاند! و بودجه عمومی حکومت نیز صرف رسانه بیخاصیتی چون صداوسیما میشود، نتیجهای جز این انتظار نباید داشت.
یکی دیگر از نکات جالب این ماجرا انتقاد برخی از اصولگرایان بود که چرا اصلاحطلبان این اقدام را محکوم نکردند؟ این نقد واقعا نوبر است. مگر هر اتفاقی میافتد باید موضع گرفت؟ روزانه دهها قتل و جنایت رخ میدهد، هیچ گروهی هم موضعی نمیگیرد. اگر یک نفر دیگری را به قتل رساند آیا باید قاتل را به صورت رسمی بیانیه داد و محکوم کرد؟ موضعگیری در چه مواردی ضروری است؟ هنگامی که پای امر یا مضمون سیاسی یا کمکاری در انجام وظیفه پیش بیاید، باید موضع گرفت.
اگر قاتل، پلیس را به صفت سیاسی کشته بود، قطعا باید موضع گرفت تا مبادا سکوت به معنای تایید تلقی شود. ولی یک اقدام جنایتکارانه مثل همه جنایات دیگر است و به صورت پیشفرض از سوی همگان محکوم است. به ویژه این مورد خاص که خیلی هم تاثرآور بود. اتفاقا اگر قرار است در این مورد موضعگیری شود، باید پرسید که چرا پلیس آموزش کافی ندیده یا چرا شلیک نکرده است؟ یا تجهیزات بیشتر از قبیل شوکر نداشته است؟ یا چرا پس از دستگیری چنان رفتاری با متهم شده است؟
محکومیت اصل این حادثه غمانگیز مفروض است و حتی موضعگیری میتواند به معنای احتمال موافق بودن برخی با آن را به ذهن متبادر کند و این درست نیست. چون چنین احتمالی متصور یا واقعی نیست. جالب است که اصولگرایان که باید قتل دختر اهوازی را محکوم کنند سکوت کردهاند زیرا بهصورت سنتی آنان این رفتار را مانع از تخلفات جنسی میدانند پس سکوتشان به منزله توافق نسبی با این رویداد وحشتناک است.
همه حقیقت را که ما یک طرفه قضاوت کردیم گفتن ...
آورین
این نابغه وسخنگوی جناح ورشکستگان به تقصیر عجب آسمان وریسمانی بهم بافته است.اینجا بحث یک نفر نیست بحث امنیت وآرامش مردم است.دم خروس از اینجا پیدا می شود که مثلا" اگر قتل جنبه سیاسی داشت باید موضع گرفت.اگر امنیت جامعه و وجان مردم در خطرقرار گرفت.نیازی به موضع گیری نیست.البته قاعده اینها این است که هر چیز حتی جان مردم اگر برای جاه طلبی وقدرت طلبی نردبان ما باشد حامی آن هستیم .شرف چیز خوبی است
لعنت به هر دوتاتون
43 ساله غیراز دژمن دژمن چیزی شنیدید ؟ یه بار شده مسول مملکت بیاد از محبت ودوستی ورفاقت ومهربانی وووحرفی بزند .
ای تو روحتون که هرچی به نفعتونه برا شما حلاله و برا ما حروم . هردوطرف همین هستین .
دوری مردم و مسئولین محترم از قرآن و احکام آن باعث می شود بلاهایی مانند جنایت اهواز در جامعه پدید آید.در قرآن به مرد وزن ناسازگار طلاق را پیشنهاد می کند.و خیلی احکام دیگر.....امیدوارم روزی برسد که مردم و مسئولین محترم در جامعه به احکام قرآن عمل کنند .آن هم خیلی زمان بر است زیرا ابتدا باید در کشور حکومت اسلامی برقرار شود.
چند چندی با خودت
منکه نفهمیدم چی میگی
متاسفانه بعضی ها تندرو هستن. میزنن سیم آخر. بدون کنترل. چون خودشون را میزان میدانند
باز هم این "عب. عبدی" در باره هنجارها و مسائل مختلف جامعه افاضه فیض!!!!!!!!!! نمودند؟؟؟؟؟؟ و ظاهرا به تصور خودش به عنوان کارشناس اجتماعی و... در باره شهادت یکی از ماموران پلیس و کشته شدن زنی توسط شوهرش و... به نقد چهار دهه نظام و سیستم آموزشی مستقیم و رسانهای رسمی کشور پرداخته است!!! اما در میان مطالب خویش مسائل فرهنگی و اجتماعی و... را با بخشی از اساس و ارکان نظلم و حاکمیت و سیاست بازی های معروف و... مخلوط، و ممزوج و... کرده، تا با این روش نخ نما و کهنه شده، ضمن نیل به اهداف سیاسی و... جناحی خویش. هر آنچه دل تنگش می خواهد. نسبت به برخی نهادها مثل نظام آموزشی، اقتصاد و... پلیس و صداوسیما... تاخته، و به نوعی مقصر اصلی اینگونه وقایع را برخی از نهادهای نظام میداند!!! ( مثلا وی مدعی شده: نگاهی به وضعیت آموزش و تجهیزات پلیسهای در صحنه نشان میدهد: که ماجرا ریشههای عمیقتری دارد. هنگامی که یک دهه رشد اقتصادی نداشته باشیم، امکانات و حقوق پلیس نیز یک دهه توقف کرده و حتی عقب رفته است، درحالیکه مجرمین بیشتر شدهاند! و بودجه عمومی حکومت نیز صرف رسانه بیخاصیتی چون صداوسیما میشود، نتیجهای جز این انتظار نباید داشت.و یا موضع گیری در چه مواردی ضروری است؟ هنگامی که پای امر یا مضمون سیاسی یا کمکاری در انجام وظیفه پیش بیاید، باید موضع گرفت، باید پرسید که چرا پلیس آموزش کافی ندیده یا چرا شلیک نکرده است؟ یا تجهیزات بیشتر از قبیل شوکر نداشته است؟ یا چرا پس از دستگیری چنان رفتاری با متهم شده است؟)
شماها ایران رو نابود کردین از نظر ملت ایران بین شماها تفاوتی نیست
یعنی واقعاً دیگر کم آورده اید! حساب کنید در طول این 40 سال وزارت آموزش و پرورش در دست کدام گروه بوده است؟ اصلاح طلبان یا اصول گرایان! اگر همه چیز به آموزش و پرورش بر می گردد، پس این دست پخت شما غرب زده ها در این وزارت خانه است!
مرحبا!! این باندغرب لیس فقط موقع اعدام تروریستاوقاتلین یامحاکمه فاسدین فعال میشن اما برای کشتن پلیس وادمای بدردبخورلال میشن کار خداست نفاق وتناقضشون روبشه سکوت دربرابر پلیس وفرافکنی دربرابریه این قتل اهوازی مگه اصولگراهاحکم اعدام یاتبرئه میدن؟؟!!
نه اینوری نه اونوری بیا وسط چرخش بده با وسطی
آموزش و پرورش اکثریت دست اصولگرایان بود. هر وقت اصلاح طلبان دولت را به دست می گرفتند فقط فشار گروه مقابل را باید تخمل میکردند. هیج وقت یک مدیر اصلاح طلب نتوانست برای کشور برنامه ای کار کندو این مقصر اصولگرایان کج فهم بودند. الان که کرونا۶۹۰۰۰ عبور کرد هنوز میگید ۳۵۹۰۰تا. رو که نیست سنگ پای قزوینه
از مسائل سیاسی یا هیجانی بگذریم واقعا مسائل دینی یا قانونی چرا برای جامعه تبین نمی شود در برابر خیانت همسر یا یکی از نزدیکان چه روشی باید گرفته شود علمای اخلاق ومسایل اجتماعی جامعه شناسان چرا در این رابطه سکوت می کنند در برابر انحرافات اخلاقی سکوت جایز نیست حد برخورد تا کجاست
مگه اصولگرایان قاضی هستند؟ خانواده مقتول خودشون هرتصمیمی بگیرن همونه اینهمه مشکلات داریم رهاکردن چسبیدن به دخالت درکارخانواده مقتول؟ درسته ناراحت کنندست اماحق تصمیمگیر ی باهیچ جناحی نیست. چرابرای قاتل پلیسها بعضیالالمونی گرفتن؟ اونایی ک مخالف حمل اسلحه پلیسن دقیقاشریک قاتلان. مثل زم تروریسیت ک میگفتن اعدام نکنید
ادمی که ادم نیست وچنان نا نجیب. وگستاخ است که ادم کب کشد باید دید چقدر. ان زن بدلخت این جانور. ا تحمل کرده است
شهردار تهران نجفی ،چندتا گلوله در حمام مالید به خانمش :دیگه سر زنشو نبرید ولی این اصولگراها در اهواز سر می برند
جنایت وزیر سابق آموزش وپرورش کم از جنایت اهواز نیست.
جو گیر نباش ،،
عده ای با اصول واصلاح فقط مردم را به جان هم
می اندازند وخودشان به اهدافشان می رسند
آخر چه کاری به محکوم کردن دارد
فردی بدون هیچ پیشینه سیاسی به خاطر افکار غلط خود جرم انجام داده ،وگرفتار شده وباید
به خاطر این وحشیگری مجازات شود ،
اصولگرایان در کجای جنایت هستند؟؟؟؟
حرف حق جواب ندارد یقینا قاتل میدانسته در این جناح سربریدن ناموسی زیاد هم بگیر ببند نداره اما در مورد شهید رنجبر واقعا جای تاسف است که پلیس ما بخاطر بازخواست شدن نبایستی شلیک کند و اما آموزشهای رزمی برای پلیس امری ضروری هستش مثلا اگه من بودم با فنون رزمی که آموخته ام هم دست شرور را می شکستم هم خودش از فشار درد چاقویش را زمین می انداخت به هر حال من حاضرم فنون رزمی را به عزیزان آموزش بدهم بله به جانخودم جدی میگم شکستن مچ شکستن کتف شکستن آرنج وووو
من خودم اصلاح طلبم اما خدا وکیلی این جا حق رو به آقای عبدی نمیدم چون همه ی اصولگرا ها کار قاتل اهوازی رو جنایت خوندن و نسبت بهش واکنش نشون دادن حتی توی صفحه اول روزنامه هاشون و واقعا نسبت بهش سکوت نکردن دیگه بالا تر از شریعتمداری که اصولگرا نداریم اونم این کار رو جنایت خوند تازه به نظر من اصلاح طلبا کم تر واکنش نشون دادن راجع به قضیه ی دختر اهوازی یعنی در اصل تا اونجایی که دیدم اصلاحات بیشتر درگیر دیدار رئیسی با اون کارمند اداره نامه ها بوده
جناب عبدی این مسائل رو ولش کنید قضیه ی این اسناد جاسوسیتون راسته؟ واقعا بخاطر این از وزارت اطلاعات اخراج شدید؟
قتل دختر 17 ساله بیانگر یک فساد گسترده اجتماعیست با میلیونها مورد که فقط یکی از آنها به شکل یک جنایت ظاهر میشود. اغلب افراد که درگیر چنین ناهنجاری ناموسی هستند برای حفظ آبرو، یا آلوده بودن خود درجای دیگر، یا بی اهمیت جلوه دادن آن از عکسالعمل اجتناب میکنند ولی آیا این رفتارهای به اصطلاح مترقی، ومتمدن چیزی جز فساد بیشتر را فراهم نکرده؟ چرا جامعه شناسان وروانشناسان فقط به فکر اقداماتی مانند طلاق وجنایات ناموسی وغیره بحث میکنند ولی یک بار شده درمورد ترجمه متن سراسر عربی سند ازدواج وصیغه وتعهداتی که زوجین درمقابل هم دارند قبل از ازدواج به زوجین تفهیم کنند که پای چه چیزی را امضا میکنند وتخلف از آن چه عواقبی دارد؟ به قول قرآن انسان زمانی که احساس بی نیازی کرد به طغیان ونافرمانی دست میزند ویعنی مثلا آن زمان که از نظر مادی وعاطفی از همسر خود بینیاز شد، اگر مسئولیتها وتعهداتی به او یادآور نشود دست به خیانت میزند. اکنون که اغلب در بسیاری از خانوادههای متمول تمام امکانات برای همسر فراهم شده، حال با شغل خودش یا توسط همسر وسادگی آشنایی با دیگران از طریق شبکه های مجازی بسیار سهل گردیده یک نوع بی نیازی به همسر احساس کرده که اگر مسئولیتهایش به او گوشزد نشود سر به طغیان وفساد میکند. لذا بهتراست نویسنده به جای بحث صدمن یه غاز حزبی وسیاسی در این زمینه باتوجه به تغییرات تکنولوژی روز ومخاطرات آن در کنار فواید آن شکلی نوین از تفهیم ازدواج را متناسب با این پیشرفتها را ارائه کنند تا کانون خانوادهها مسلح و با این شرایط به این سادگی فرو نریزد.
کجاشو دیدی؟
قاتل این دختر بچه و آن افسر پلیس انسان دوست و باوقار فقط آن دو مردک ملعون نیستند...یک حکومت و یک جامعه در وقوع چنین جنایتهایی مقصرند...یک فرهنگ مقصر است...
کسی که به همسرش خیانت میکنه و ابروی ایران رو با مردک سوری می بره بهتر که .....