چگونه احساس نا امنی و اعتماد به نفس پایین را برطرف کنم؟
احساس نا امنی از عدم شناخت از خود و باور اشتباه درباره کمال و عدم اطمینان به خود به وجود می آید و باعث می شود عزت نفس فرد پایین بیاید.
اعتماد به نفس واقعی و عزت نفس در احساسات خلاصه می شوند، نه یک تصویر شخصی. برای ایجاد اعتماد به نفس و غلبه بر عزت نفس پایین، این مهم است که چه احساسی نسبت به خود داریم، برای تغییر احساسات ما نیاز به تغییر دو باور اصلی نسبت به خود داریم: نخستین باور آشکار است، این باور است که ما به اندازه کافی خوب نیستیم و این ممکن است با چهره، هوش، پول یا عدم اطمینان از نظر جنسی ارتباط داشته باشد.
اعتقاد دوم که نیاز به تغییر دارد، تصویری است که از موفقیت و کمال داریم که تغییر این اعتقاد بر خلاف منطق است، اما اگر برای غلبه بر ناامنی و بالا بردن اعتماد به نفس باشد، لازم است پس برای غلبه بر احساس ناامنی و عدم وجود عزت نفس در خود ادامه این بخش را با دقت در جزئیات مطالعه بفرمایید.
تصور شخصی نادرست از کمال به دلیل عدم عزت نفس و عدم اعتماد به نفس:
هنگامی که ذهن شما تصویری از موفقیت داشته باشد که "باید" در آن است، احساسات شاد با آن تصویر مرتبط می شود ما آن را تصویری از کمال در ذهن می نامیم.ذهن یک مقایسه بین تصویر کمال واقعی و تصویر کمال شخصی انجام می دهد همین مقایسه باعث کاهش اعتماد به نفس می شود چون تصور شخصی ما با کمال واقعی فاصله دارد، در حالی که تصویر کمال به نظر راهی است برای ایجاد حس خوب، اما باعث می شود ما خودمان را رد کنیم که احساس «کمبود» را موجب میشود.
احساس امنیت و اعتماد به معنای عدم ردکردن خود است ، هنگامی که ما به تصور ذهنی خود در مورد کمال می رسیم حس خوشایندی ایجاد می شود.
ذهن ما در واقع برنامه ریزی شده است تا این ارتباطات عاطفی را داشته باشد ، ما تمایل داریم که این حس را احساس کنیم و تصویری از کمال را که به این حس متصل است تعقیب کنیم.چیزی که ممکن است ما از آن آگاه نباشیم، این است که دستیابی به تصویری از موفقیت به طور موثر وضعیت عاطفی ما را تغییر نمی دهد و این کار هرگز باور ذهنی ما را تغییر نمیدهد.
بسیاری از مردمی که به اهداف خود دست یافته اند، هنوز نتوانسته اند خود را پیدا کنند ، وضعیت عاطفی شما ممکن است در صورتی که موفقیت سریع باشد،برای مدت کوتاهی تغییر کند چون باور اصلی این است که موفقیت باید طولانی مدت باشد، در این حالت ما خود را باور نکرده و دچار کمبود اعتماد به نفس می شویم. صدای انتقادی در سر انسان ها آنها را تشویق می کند تا اهداف بالاتری را دنبال کنند پس خوب است که اهداف بلند داشته باشید، اما نباید عشق و باور خود را به آنها وابسته سازید.
تغییر آنچه که باور دارید و تغییر در احساساتتان نسبت به آن:
اعتقاد دوم که نیاز به تغییر دارد این است که ما ناکافی و یا به نحوی به اندازه کافی خوب نیستیم ، این ها اعتقاداتی هستند که احساسات ناامنی و ترس را ایجاد می کنند.احساسات مشکل اصلی نیستند، بلکه فقط نشانه ای از باورهای منفی می باشند.
تصویر "به اندازه کافی خوب نیستم" سازنده تخیل ما است و این اعتقادی است که توسط ذهن ایجاد شده است و نتیجه گیری می کند که ما "به اندازه کافی خوب نیستیم تا تصویر کمال را ببینیم".
باید این باور را تغییر داد ، باید نسبت به خود ایمان داشته باشیم. تغییر تصویر "به اندازه کافی خوب نیستم" بسیار ساده تر از تغییر تصویر ما از کمال است ؛ بدون تصویری از کمال، شما دیگر مقایسه ای غیرقابل قبولی با "خود" ندارید.
شما در ذهنتان یک تصویر نیستید - شما آنها را ایجاد می کنید:
عدم آگاهی در مورد اینکه چگونه ذهن شما را گمراه می کند می تواند به تلاش های ناموفق برای افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس منجر شود. اغلب مردم تلاش می کنند اعتماد به نفس خود را با تلاش برای تبدیل شدن به تصویرشان از کمال تسلیم کنند این تلاش بزرگ معمولا باید شامل تقویت اعتقاد ما نسبت به این تصویر خیالی باشد.
نتیجه یک مکانیزم قوی رد خود است با آگاهی، ما می توانیم از پیروی از این باورهای دروغین جلوگیری کنیم .وقتی از باورها و اعتقادات خود آگاه شوید احساسات شما نیز تغییر می کنند.
گام دوم این است که این باورهای اصلی را تغییر دهید ، جلسات تمرینی صوتی خودآموز، تغییر باورهای اصلی را فراهم می کند ؛ اگر بتوانید برخی از افکار و احساسات کوچکتر خود را تغییر دهید، می توانید یاد بگیرید که چگونه افکار و احساسات بزرگتر را نیز تغییر دهید. گام بعدی ثبت نام و گوش دادن و تمرینات خودآموزی است.