واکنش یک وکیل به مسافرکشی جعفریدولتآبادی
توقع داشتید با آن سابقه تان عزیز دردانه هم باقی بمانید؟
حقوقدان و وکیل دادگستری نوشت: یک اعتراض در هیاهوی خبرهای ریز و درشت این روزها گم شد؛ اعتراض آقای عباس جعفریدولتآبادی، دادستان سابق تهران، مردی که بعد از آقای سعید مرتضوی، اولین دادستان پرحاشیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران، سکان اداره دادسرای عمومی و انقلاب تهران را بر عهده گرفت.
نعمت احمدی در ادامه نوشت:
آقای دولتآبادی دور خود و دادستانی تهران حصاری سخت کشیده بود که نمیشد با او ملاقات داشت.عدم اجازه ملاقات خصوصا با وکلای دادگستری در دستور کار دادستان سابق تهران بود و فکر نکنم به تعداد انگشتان دست از بین وکلای دادگستری توانسته باشند وارد اتاق کار دادستان سابق تهران بشوند، مگر وکلایی که مورد وثوق بودند.
مهمتر اینکه آقای دولتآبادی پاسخگوی هیچکس نبود و همین مطلب یعنی هر آنچه میخواست انجام میداد، این توقع را برایش ایجاد کرد که او مصون از هر نوع برخورد است.آقای دولتآبادی با وجود اینکه حواشی زیادی اطرافش بود، از ارتباط با اکبر طبری، حمایت بیچونوچرا از بیژن قاسمزاده، و زمانی که نامش در پرونده آقای طبری مطرح شد و آنوقت که محبوبترین بازپرسش آقای قاسمزاده تحت تعقیب قرار گرفت، لابد توقع داشت بهعنوان کسی که در دوره طولانی دادستانی خود هرچه خواسته بود انجام داده، کسی از او سؤالی نداشته باشد. اما نحوه کنارگذاشتنش او را عصبانی کرد؛ تا جایی که درصدد برخورد با مجموعهای برآمد که بر کشیده آن بود. بهعنوان طلبکار دست به نوعی اعتراض زد که خروجی آن به باور من تحقیر دستگاه قضائی از منظر آقای دولتآبادی است.
او نیاز مالی ندارد؛ زیرا با رتبه عالی قضائی بازنشسته شد. کسی که روزگاری هر قانونی را لازم دید نادیده بگیرد، نادیده گرفت، هر نوع برخوردی را لازم دید با دیگران داشته باشد و در قالب قانون نمیگنجید، بر خود مباح دانست، وقتی از همه مناصب کنار گذاشته شد، درست مثل فرزند عزیزدردانه خانواده که در اولین برخورد با او از خانواده میبرد و قهر میکند، قهری طلبکارانه کرد. آقای دولتآبادی فکر میکند بعد از مدتها بهاصطلاح خدمت به دستگاه قضائی، برخورد با او متناسب با خدماتی که انجام داد نیست و درصدد برآمده است دستگاه قضائی را به چالش بکشد.
او فکر میکند یا با او برخورد میشود یا کسی به او اهمیت نمیدهد، بگذار عزیزدردانه سابق هرچه میخواهد بکند. او پست سابق خود را به چالش کشیده و دادستان فعلی تهران را بر سر دوراهی قرار داده است. اگر با او برخورد نشود یا برخورد نکنند، حاشیه آقای دولتآبادی با تکرار هر روزه به متن کشیده میشود و فکر میکند دادستانی که مبسوطالید بود و هرچه خواست کرد، کماکان مصونیت دارد و عملکرد 10سالهاش و رابطه او با امثال طبریها به حاشیه رانده و به متن کشیده نمیشود. اگر با او برخورد شود، این برخورد به وسیله کسی صورت خواهد گرفت که جانشین او شده است. این جانشین کدام عمل یا اعمال دادستان سابق را در سیبل اقدامات خود قرار خواهد داد؟
حواشی دوره دادستانی یا عملکرد فعلی که دستگاه قضائی را به چالش کشیده است؟ فکر میکند افکار عمومی در صورت برخورد با او، انگشت را به مسافرکشی او نشانه خواهند رفت، اما خطاب مردم به آقای دولتآبادی این خواهد بود: برادر، 10 سال دادستان عمومی و انقلاب تهران با صلاحیت مضاعف آن بودی، چه کسی از شما راضی بود؟ به درددل کدام متهم، کدام فعال سیاسی، کدام روزنامهنگار توجه کردی؟ حصار 10سالهای که در دادستانی تهران هر روز اطراف شما بلند و بلندتر میشد، چرا از نظر شما آنقدر کوتاه به نظر میرسد که طلبکارانه در سطح شهر لابد ستمی را که بر شما در دستگاه قضائی رفته است، اینگونه فریاد میزنید؟ اگر بگویم شما از نظر اقتصادی نیاز به این کار بعد از بازنشستگی دارید، حداقل با توجه به مبالغ دریافتی شما پذیرفتنی نیست؛ همکاران شما در دادگستری چه در کادر قضائی و چه اداری از شما کمتر حقوق دریافت میکنند و حالا که به صورت مدنی دست به اعتراض زدهاند، از ناحیه مسئولان بالادستی مورد عتاب و خطاب قرار میگیرند و تهدید به برخورد میشوند، پس حرکت شما حداقل به خاطر وضع مالیتان نیست که گفته شود مگر مسافرکشی عیب است؛ هرچند شما حداقل به قوانین مربوط به حملونقل و مسافرکشی درونشهری اشراف دارید و باید مسافرکشی در قالبهای شناختهشده مانند تاکسی، رانندگی اسنپ و... صورت گیرد؛ هرچند بسیاری از افراد در مسیر حرکت خود مسافر جابهجا میکنند و درآمد کمی میشود برای تأمین مخارج سرسامآور زندگی آنان.
از این بگذریم. شما میتوانید از مرکز مشاوران که آمادگی صدور پروانه وکالت برای قضات شاغل را هم دارد! پروانه بگیرید؛ حتما درآمدتان از میزان دریافتی رانندگی بیشتر خواهد بود.
با توجه به معروفیت و شناخت و سابقهای که در ایام خدمت قضائی در کشور داشتهاید، آنچه از حرکت نمادین شما استنباط میشود، اعتراض به نحوه برخورد مسئولان قضائی با شما بعد از خروج از دادستانی و احیانا نحوه بازنشستگی است.
جناب دولتآبادی، شما که الحمدلله از پایاننامه دکترای خود هم دفاع کردهاید و به افتخار دکتری هم نائل آمدهاید و از شما نقل شد که روز دفاع از پایاننامه دکتری را زیباترین روز زندگی خود میدانید. آقای دولتآبادی روش اعتراضیای که در پیش گرفتهاید، خودتان تأیید میکنید؟ قاضی دادگستری، رئیس کل دادگستری استان خوزستان، دادستان دادسرای عمومی و انقلاب تهرانِ مرکز کشور، قاضی دادگاه عالی انتظامی قضات و... آنقدر کمحوصله است که بعد از بازنشستگی علیه مجموعهای که نام و نان و اعتبارش از آن است، شوریده و با این ادبیات معترضانه افکار عمومی را به قضاوت گرفته است.
نه استاد، نه آقای دکتر، نه آقای دادستان، نه آقای رئیس کل، اگر هرکس بخواهد به شیوه دلخواه خود اعتراضش را در سطح جامعه جار بزند، فکر نمیکنید خلاف نظم عمومی عمل کرده است؟ اگر مسافری عصبانی، خدای ناکرده، با ادبیاتی غیر از ادبیات مؤدبانه مسافران واقعی با شما مواجهه شد، از چه نیرو و مقاماتی کمک میگیرید؟ به رفتارتان با زندانیان دگراندیش و گفتههایی که از شما در مقام دادستانی نقل میکنند، کاری ندارم؛ حرمت امامزادهای را که زمانی متولی آن بودید، نگه دارید؛ این امامزاده با متولیگری شما در گذشته، به هر حال یکی از سه قوه سیاسی کشور است؛ هرچند پرسنل آن ناراضی، مردم ناراضی، انبوه پروندهها حکایتگر متأسفم بگویم ناکارآمدی آن است که از مدیریت طولانیمدت امثال شما برای دستاندرکاران امروزی آن باقی مانده است. هستند دیگرانی که از نحوه برخورد امثال شما در این دستگاه، دلخورند، اما دعوای خانگی را به کوچه و بازار نمیبرند. دخل تاکسیتان پروپیمان و انشاءالله پیغام شما را کسانی که باید شنیده باشند، بشنوند.
سلام. دم شما گرم...ای والله دارید...
اگر قاضی و خودی نبود بیچاره اعدام شده بود
اشتباه نکن برادر
مثل مموتی قطعا آتوهای اساسی در آستین داره که تاحالا گذاشتن هرجور دلش خواست رفتار کنه
از قدیم گفتند از مکافات عمل قافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو
غافل
درود بر استاد،که حق مطلب را ادا کرده
بشین بابا حرف های کوچه بازاری
حرف حق جواب نداره .این متن نه تنها مصداق واقعی عملکرد این دادستان است بلکه در مورد خیلی از مسوولان جمهوری اسلامی صدق میکند. دمت گرم
شما جناب دادستان از اول باید مسافرکشی میکردید تازه برگشتید سر شغلی که باید میبودید البته ان زمان ولی الان رفتن شما به این شغل یک نوع ضربه زدن و توهین به قشر جامعه محسوب میشه چون به لطف شما خیلی از استادان دانشگاه کارافرینان و نخبه های این مملکت الان دارند با مسافرکشی زندگیشونو اداره میکنند
شاید برگشت به شغل خودش خبرچینی.
مهره سوخته هم میتونه باشه!
کسی که یک شبه ره صد ساله را با پا گذاشتن بر روی دوش نخبگان بالا برود عاقبتش نباید بهتر از این باشد!
حالا مموسی رفته مسافر کشی سر پیری حتما خانمهای جوان رو هم سوتر میکنه مموسی
سلام مثل این شخص هنوز هم هستند ایکاشک همشون بیرون پرت میشدند مسافرکشی شغل افراد شریفی هستش که دنبال نون حلال هستند امثال ایشون نباید این آب رو گل آلود کنه
دنیا، دارِ مکافات است.!
عاقلان ،بایددرس بگیرند....!!!
همین دولت آبادی کاملا در خدمت تندروها و نظام بود و خیلی با احکام و دستورات حکومتی خود به مردم ظلم و خیلی از جوانان و خانواده ها را بیچاره کرد... یه جور عین قاضی منصوری جعبه اسرار نظام و افول گرایان است !!!!
هر قوطی و دله ای برای خود بنزی شد و خدا را مخلوق خود میداند.
این ها هر وقت پست و سمتشان را می گیرند و مهره سوخته برای نظام می شوند دیگه مردمی میشن ولی اونوقت که راس کار هستند مایه عذاب و سرکوب مردم ....
تمام هم و غم امثال این مدیران و روسا این است که کاری کنند تا همه مردم دردشان بگیرد و ناراضی شوند و شورش کنند و ایران و اسلام از درون بشدت تضعیف شود.
مردک باید هنوز هم توی دارودسته ی دزد خود باشد .دزدان را چه به ن ان حلال .
جرات ندارد در خیابان ها آزادانه مسافر کشی کند احتمالا سو اجرا کرده چون این آدم آنقدر ظلم کرده که جرات ندارد آزادانه توی خیابان راه هم برود😉😉😉
آفرین بر این استاد که واقعیت را گفتند ونوشتند وای کاش افرادیکه در دادستانی با ایشان همکار بودند می نوشتند وبیش از بیش او را رسوا می کردند خدایا همانگونه اورا در این دنیا وآخرت رسوا کن
الان مثلاً چه برخوردی با ایشون شده اعدامش کردن
لااقل بامسافرکشی کردنت حق کسی راغصب نکن زیراخیلیادرآمدشان از مسافرکشیه
این آقا هر کاره ای بوده و هر کاری کرده و هر برخوردی باش شده یا نشده،به خودش و دستگاه قضا یی مربوطه،ستم کرده یا نکرده و....ما نمیدانیم ولی یه کار خوبی که کرده واین وکیل به آن اشاره کرد و احتمالا یکی از افرادی باشد که با خودش هم برخورد شده همینه که وکلا و کارشناسان را به محل کارش راه نداده کاری بسیار خوب و عالی بوده زیرا اغلب این آقایان به دنبال تبانی کار چاق کنی واعمال نفوذ در پرونده ها وتغیبر مسیر قانونی آنها می باشند،دمش گرم
با داغ کردن پیشانی .که کار خوب نمی شود ..در این دنیا مردم را با پیشانی سوخته گول زدی در آخرت هم ببینیم خدا را میتوانی گول بزنی